روزنامه جوان نوشت: این یعنی جریانهای مختلف سیاسی اخلاق را که باختهاند، هیچ؛ اما این میان انقلابیها نشان دادند حتی سیاستورزی زیرکانه هم ندارند و نمیدانند در یک رقابت جدی و نفسگیر وقت نقد و تخریب جبهه خودی نیست.
سیاستورزی را در این همه سال که یاد نگرفتیم، کاش حداقل از روی دست اصلاحطلبان تقلب میکردیم! گرچه انتظار رفتار اخلاقی از انقلابیون هم بیشتر است و اصلاحطلبان سالها نشان دادهاند اخلاق سیاسی برایشان چیزی فراتر از ادا و کلمات شیک نیست.
اینکه از یک جریان سیاسی تقریباً واحد، کاندیداهای متعدد میآیند، نشانه بیارزشی و نابلدی کار تشکیلاتی در این جریان است. اینکه حامیان و بعضاً خود این کاندیدا به دنبال تخریب همجبههای خود هستند و شاید حتی همجبههای بودن و وجود رقیب مشترک را تشخیص نمیدهند، یعنی در دوران ماقبل کار تشکیلاتی هستیم!
این میان نیروهای یک مؤسسه کذایی هم که به نام امام زمان (عجلالله فرجه) کمکهای مردمی دریافت میکند و قرار بوده برای مهدویت کار کند، اما حداقل از سال گذشته پای کار فعالیت انتخاباتی آمده، تخریب آلوده به ناسزاگویی و تهمت را ابزار کار خود کرده و همچون انتخابات مجلس کنشگری انتخاباتی خود را به جای کار ایجابی و معرفی کاندیدای اصلح خود بر مبنای فحاشی به یک فرد خاص بنا کرده، طبعاً بخش جداگانهای میطلبد و شامل جریانهای سیاسی نامبرده شده، نمیشود. اما فعالیت این گروه در انتخابات مجلس اسفندماه گذشته نیز همینگونه بود و به جای نشاط سیاسی، تفرقه و یأس بین جریان حزباللهی ایجاد کرد و روشن هم نیست که با وجود تخلفات متعدد و به لجن کشیدن فضای انتخابات، چرا کسی با آنها کاری ندارد!
خلاصه آنکه تخریب رقبای انتخاباتی، غیراخلاقی و تخریب همجبههایها یا عدم تشخیص فرد همجبههای علاوه بر بیاخلاقی، نشانه ضعف درک سیاسی و نداشتن تعقل کار سیاسی است. اگر نه اخلاق باشد و نه سیاسیورزی، پس قرار است ما به کدام صراط، مستقیم شویم؟
مقاله حاضر به بررسی انتقادات مطرح شده در روزنامه «جوان» به جریان انقلابی، با تمرکز بر دو موضوع اخلاق و سیاست، میپردازد. این انتقادات عدم رعایت اخلاقیات در رقابتهای انتخاباتی، ضعف در کار تشکیلاتی و تمرکز بر امام تخریب رقبا به جای ارائه برنامههای مثبت، و همچنین سوءاستفاده از نام زمان (عج) برای جمع آوری کمکهای مردمی میشود.
نقد اخلاقی:
نویسنده روزنامه “جوان” با اشاره به تعدد کندهای جریان انقلابی در انتخابات و تخریب درونجبهههای، این را مغایر با اخلاق سیاسی دانسته و معتقد است که این رفتارها نشاندهنده ضعف در درک سیاستورزی است.
نقد سیاسی:
علاوه بر نقد اخلاقی، نویسنده به فعالیتهای مؤسسهای موسوم به «موسسه یاران منجی» نیز ایراد میگیرد. این مؤسسه که به نام امام زمان (عج) فعالیت میکند، میتواند از کمکهای مردمی برای ارزیابی نتایج و تخریب چهرههای اصولی استفاده کند.
بحث و گفتگو:
انتقادات مطرح شده در این مقاله، بازتابآوری برخی از چالشهایی است که جریان انقلابی در ایران با آنها روبرو هستند. ضعف در تشکیلات، عدم انسجام و وحدت، و بررسی بر تخریب رقبا به جای ارائه برنامههای سازنده، میتواند از موانع پیش روی این جریان در کسب موفقیت در عرصه سیاسی باشد.
نتیجه گیری:
جریان انقلابی در ایران برای دستیابی به بازنگری در محیط بازنگری و تمرکز خود، به ویژه درهای اخلاق و سیاست، است. توجه به رقابتهای انتخاباتی، کارکردهای تقویتی و برنامهریزی برای ارائه برنامههای مثبت و سازنده، میتواند از جمله گامهای ضروری در این مسیر باشد.