در این شرایط با هدف شفافیت بیشتر کشور چارهای نیست جز آنکه برای جلب اعتماد شهروندان به داعیهها، ابتدا به صورت داوطلبانه از خود شروع کرد و نشان داد که در عمل چه میزان به چنین اهدافی یعنی مقابله با فساد و از دیگر سو شفافسازی روندها، پایبندی وجود دارد و آیا این شعارها تنها برای کسب رأی و تبلیغات و وعده است یا اینکه واقعاً طبق باور و اعتقاد چنین شعاری داده شده است. بهعنوان نمونه شفافسازی را در فرایند انتخاباتی میتوان مورد اشاره قرار داد.
در هر انتخاباتی بهویژه انتخابات ریاستجمهوری که در گسترهای وسیع به وسعت ایران برگزار میشود در روزهای تبلیغات، شاهد تبلیغات قابل توجه و پرهزینهای هستیم؛ به نحوی که از دورترین روستاهای کشور در شرق و غرب و شمال و جنوب تا مرکز کشور و خیابانهای تهران و دیگر شهرها میلیونها تراکت و بنر و پوستر و عکس منتشر و در اماکن عمومی توزیع شده است. هزینههای سرسامآور این دست از تبلیغات و دیگر اقدامات تبلیغاتی مانند سفر با هواپیماهای چارترِ در اختیار برای حضور در مراکز استانها و دیگر هزینهها و یا هزینه و کرایه سنگین ستادهای انتخاباتی موجب طرح این پرسش میشود که این بودجه بسیار سنگین و چند ده میلیاردی برای تبلیغات چگونه تأمین میشود؟ آیا دولتها و نهادهای دولتی و حکومتی نقشی در تأمین هزینههای تبلیغات انتخاباتی دارند؟ آیا از محل کمکهای شهروندان عادی یا صاحبان سرمایه تأمین میشود؟ آیا چنین پولهای گزافی توسط احزاب حامی تأمین میشود؟
انتخابات چهاردهم ریاستجمهوری به پایان رسید و دولت جدید به زودی فعالیت خود را آغاز میکند. اما تاکنون هیچ گزارشی از میزان هزینهکرد تبلیغات نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری منتشر نشده است و مشخص نیست هر یک از نامزدهای انتخابات چه میزان هزینه برای تبلیغات خرج کرده است؟و این پول چگونه و توسط چه کسانی برای تبلیغات انتخاباتی در اختیار ستادهای تبلیغات قرار گرفته است؟
برای ابراز حسننیت و تقویت شفافیت و افزایش اعتماد عمومی، به آقای دکتر پزشکیان پیشنهاد میشود تا ایشان همراه با مدیران ستادهای تبلیغاتی داوطلبانه در اقدامی اعتمادساز فهرستی از هزینههای تبلیغاتی در سطح ملی و سطوح استانی و شهرستانی ستادهای حامی را منتشر کنند و همچنین ریز کمکهای اهدایی یا چگونگی تأمین هزینههای تبلیغاتی را برای آگاهسازی افکار عمومی منتشر کنند.
در صورتی که ستاد نامزد پیروز انتخابات چنین اقدامی را عملی کند، آنگاه افکار عمومی بیش از گذشته از سایر نامزدها و کاندیداهای ریاستجمهوری که هزینههای قابلتوجهی برای تبلیغات صرف کردند، انتظار خواهد داشت که آنان نیز ریز هزینهها و چگونگی تأمین هزینههای خود را به صورت شفاف در اختیار افکار عمومی قرار دهند؛ بدین ترتیب، گامی اساسی برای شفافیت و اعتمادسازی برداشته میشود.
چنین اقدامی البته خود میتواند مقدمهای باشد تا راه برای ارائه طرح یا لایحهای قانونی با هدف شفافسازی و روشن کردن نحوه تامین منابع مالی فعالیتهای انتخاباتی و چگونگی هزینهکرد آنان باز شود. هر نوع بیتفاوتی دراینباره یا مقاومت میتواند خدشهای بزرگ بر اعتماد افکارعمومی وارد سازد.