meta name="title" content="پایگاه خبر سیاسی ایران">

نقشه قتل را فریبا کشید و من فقط برایش سیانور تهیه کردم

راز این جنایت شوم که در تابستان سال ۱۴۰۱ رخ داد با هوشیاری خواهر و مادر مقتول فاش شد.

خواهر مقتول که با پلیس تماس گرفته بود گفت: ۱۰ روز قبل برادرم ناگهان فوت کرد و همسرش فریبا گفت او سکته کرده است بعد از برگزاری مراسم عزاداری از آنجا که همسر برادرم و دخترمعلولش تنها بودند به مادرم گفتم به خانه آنها برویم و سری به برادرزاده‌ام بزنیم اما نیم ساعتی از حضورمان نگذشته بود که صدای عجیبی از داخل کمد دیواری شنیدم وقتی در کمد را باز کردم در کمال ناباوری با مردی غریبه روبه‌رو شدم با داد و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستم و او را در داخل اتاق حبس کردیم و بعد هم با پلیس تماس گرفتیم.

وقتی مأموران پلیس در اتاق را باز کردند با مرد میانسالی روبه‌رو شدند و او را بازداشت کرده و به کلانتری بردند.

وی بعد از انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی‌های اولیه گفت: من با فریبا از چند ماه قبل آشنا شدم.

آن شب هم برای دیدنش به خانه شان رفته بودم که ناگهان خواهر و مادر همسرش سرزده به آنجا آمدند به ناچار داخل کمد دیواری رفتم اما آنها متوجه شدند و من را در داخل اتاق حبس کردند.

بعد از اعتراف مرد ۵۴ ساله، فریبا نیز بازداشت شد و وی به رابطه با او اعتراف کرد.

در ادامه مأموران به بررسی پیامک‌های رد و بدل شده بین آنها پرداختند و دریافتند نه تنها آنها از چند ماه قبل با هم دوست بوده‌اند بلکه مرگ شوهر فریبا نیز سکته نبوده بلکه آنها نقشه قتل را طراحی و اجرا کرده‌اند.

سال با شوهرم زندگی کردم اما انگار هیچوقت برایش وجود نداشتم و در این مدت خودم به تنهایی دختر معلولم را بزرگ کردم. شوهرم یک باشگاه ورزشی داشت و خیلی از شب‌ها هم به خانه نمی‌آمد. بارها به او اعتراض کردم اما اصلاً به حرف‌هایم گوش نمی‌کرد تا اینکه با این مرد آشنا شدم و او به من محبت کرد و من خام حرف هایش شدم.ابتدا به من گفت شوهرت را با اسلحه بکشیم ولی چون اسلحه گران بود نتوانستم بخرم بعد النگوهایم را به او دادم تا سیانور بگیرد. حالا هم خیلی پشیمان هستم.

سپس مرد میانسال به جایگاه رفت و ضمن پذیرش اتهام معاونت در قتل گفت: نقشه قتل را فریبا کشید و من فقط برایش سیانور تهیه کردم.

در ادامه جلسه رسیدگی به اتهام رابطه پنهانی دو متهم نیز غیرعلنی برگزار شد.

در پایان جلسه قضات دادگاه فریبا را به خاطر قتل به قصاص و به خاطر زنای غیرمحصنه به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کردند. مرد متهم نیز به خاطر معاونت در جنایت به ۲۵ سال حبس و به خاطر رابطه نامشروع به دو سال تبعید و ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد.

بعد از صدور حکم فریبا اعتراض کرد و مدعی شد مرد میانسال در قتل با او مشارکت داشته است. وی همچنین در ادعای تازه‌ای گفت که همدستش با تهدید او را آزار داده و حتی دختر معلولش را نیز اذیت کرده است.

با این ادعا پرونده بار دیگر تحت رسیدگی قرار گرفت. ولی چون مدرکی مبنی بر مشارکت در قتل به دست نیامد و همچنین کارشناسان پزشکی قانونی آزار و اذیت دختر معلول قربانی را تأیید نکردند حکم صادره در شعبه ششم دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد.

منبع: روزنامه ایران

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا